خواهر زمستانی منخواهر زمستانی من، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

خواهر زمستانی من

پریا خانوم

اینم چند تا عکس از پریا خانوم خیلی خانوم شده برامون میخنده روش را به سمت مامان وباباش میکنه غر میزنه من را بغل کن حسابی بغلی شده عاشق پستونکشه گریه میکنه تا بهش بدیم و.......... ...
7 آذر 1391

تاسوعای حسینی

سلام به همه امروز ظهر ما نذری خورشت سبزی دادیم جاتون خالی بود فرناز خیلی کمک کرد خواهرم خیلی اذیت شد قربانش برم این قدر خسته شده که الان ساعت ٧شب است فرناز خوابیده مثل این که بیهوش شده کلی عکس ازشون گرفتم اوا پریا فرناز ٥نوه عکس یادگاری گرفتیم حتما عکس هاشون را براتون میذارم خداحافظ
4 آذر 1391

صلی الله علیک یا ابا عبدالله

پرسيدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهي كشيدوگفت:كه ماه محرم است.گفتم: كه چيست محرم؟باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است سلام بر 6 ماهه حسین سلام برتشنه لبان دشت کربلا سلام برحسین ویارانش فرا رسیدن ماه محرم را به همه شیعیان تسلیت عرض می کنم به امید روزی که امام حسین شفاعت گر ما غلامانشان باشند ...
30 آبان 1391

هانا جانم

سلام اینم عکسای جدید هانا خانوم که به دستم رسیده براتون میذارم بقیه در ادامه مطلب اینم عکس لباس اولین هالوینش قوربون خنده هات برم اخما را برو قوربون اخم کردنت برم بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس ...
24 آبان 1391

اردوی فرناز

سلام فرناز جان دیروز وامروز تونست به مدرسه بره امروز بردنشون اردو نمایش عروسکی دیدن خیلی خوشش اومده بوده ٢ تاچیزی که براش خیلی جالب بود ١-سوفیا دوستش را تومدرسه جا گذاشتند باسرویس کلاس دیگه اومده ٢-اقاگرگه نمایش از روی صحنه فرار میکرده میرفته وسط بچه ها بعد بچه ها جیغ میزدند ومی ترسیدند راستی یه چیز جالب تر اینکه چون فرناز از گرگ خوشش نمیاد وردیف اول نشسته بوده چند بار پاش راگرفته جلوی گرگه تابخوره زمین وقتی برام تعریف میکرد با افسوس میگفت نشد گرگه را بزنم زمین دنیای بچه گیه دیگه هر دوتامون تونستیم از دست ویروس نجات پیدا کنیم خدا راشکر بهتریم دوست دارم فرناز جان زود بزرگ بشو وبرای بچه ات اینا را بخوان ...
24 آبان 1391